فعالیت بخش خدمات ایالات متحده
اندیکاتور PMIs خدمات ISM در آوریل به ۵۱.۶ افزایش یافت که از ۵۰.۸ در مارس بیشتر است و انتظارات ۵۰.۶ را نیز پشت سر گذاشت. این نشاندهنده افزایش فعالیت اقتصادی در بخش خدمات ایالات متحده است.
شاخص قیمتهای پرداختی، که نشاندهنده تورم است، به ۶۵.۱ از ۶۰.۹ افزایش یافت، در حالی که شاخص اشتغال به ۴۹.۰ از ۴۶.۲ صعود کرد. این اعداد نشاندهنده بهبود جزئی در بازار کار در صنعت خدمات هستند.
پس از انتشار این دادهها، دلار ایالات متحده روند نزولی را نشان داد و به حدود میانه ۹۹.۰۰ رسید. این حرکت در میان خوشبینی در بازار و کاهش تنشهای تجاری میان ایالات متحده و چین اتفاق افتاد.
محصول ناخالص داخلی (GDP) رشد اقتصادی را اندازهگیری میکند و معمولاً بهصورت فصلی یا سالانه مقایسه میشود. این مسئله تأثیر مثبتی بر ارز یک کشور دارد، زیرا یک اقتصاد در حال رشد معمولاً منجر به افزایش صادرات و سرمایهگذاری خارجی میشود.
رشد GDP معمولاً به افزایش هزینهکرد و تورم منجر میشود و به بانکهای مرکزی فشار میآورد که نرخ بهره را افزایش دهند. نرخهای بالاتر جذابیت طلا را با افزایش هزینه فرصت نگهداری این فلز کاهش میدهد.
چشمانداز تورم و سرمایهگذاری
اطلاعات ارائهشده تنها بهمنظور اطلاعرسانی است و بر اهمیت انجام تحقیقات دقیق قبل از اتخاذ تصمیمات سرمایهگذاری تأکید دارد.
با توجه به دادههای اخیر PMIs خدمات ISM که کمی بالاتر از پیشبینیها قرار گرفته است، ما شاهد یک افزایش کوچک اما قابلملاحظه در فعالیت در بخش خدمات ایالات متحده هستیم. افزایش به ۵۱.۶ یعنی اینکه رشد ادامه دارد، هرچند اندک، و همچنین به یک محیط تقاضای تثبیت شده اشاره دارد. حرکتهایی زیر سطح بیشتر از آنچه که عدد اصلی نشان میدهد وجود دارد. اگرچه این تغییرات انفجاری نیستند، اما نشاندهنده مقاومت هستند.
بهویژه شاخص قیمتهای پرداختی در اینجا قابلتوجه است. افزایش به ۶۵.۱ از ۶۰.۹ نشان میدهد که فشارهای هزینهای نهتنها حفظ شدهاند، بلکه بیشتر نیز شدهاند. این عدد بهخاطر اینکه تنها نیست، بلکه به مشاهدات ما درباره افزایش سطوح فعالیت مطابقت دارد، قابلتوجه است. قیمتهای ورودی تمایل دارند الگوهای تقاضا را دنبال کنند. هنوز نمیتوان زنگ خطر را به صدا درآورد، اما زمانی که قیمتها بهطور مداوم از ۶۵ عبور کنند، فشار میتواند به معیارهای تورم عمومی و بهویژه اجزای اصلی آن منتقل شود. بهعنوان معاملهگران، باید دقت کنیم که این روندهای قیمتی در طی چرخه بعدی چقدر ماندگار میشوند.
همچنین نادیده گرفتن تغییرات در اشتغال در خدمات دشوار است. حرکت از ۴۶.۲ به ۴۹.۰ آن را کاملاً در قلمرو گسترش قرار نمیدهد، اما جهتگیری صعودی گفتوگو را تغییر میدهد. تا ماه گذشته، سرتیترها تحتتأثیر دیدگاههایی درباره انقباض در بازارهای کار خدمات ایالات متحده بودند. این دیدگاه ممکن است دیگر معتبر نباشد و پیشبینیهای آینده در مورد تورم مرتبط با دستمزد نیز باید بر اساس تقویت این معیار تنظیم شوند.
جالب این است که پس از انتشار این دادهها، دلار با کاهش مواجه شد و بهطور تقریبی به میانگین ۹۹ رسید. از نظر ظاهری، این کاهش با معیارهای اقتصادی مطرحشده در تضاد به نظر میرسد. با این حال، زمانی که شرکتکنندگان بازار مشاهده میکنند که تورم – هرچند در حال افزایش – بعید است که تغییر فوری در سیاست نرخ بهره را بهدنبال داشته باشد، تمایل دارند ریسکهای خود را در جای دیگری تنظیم کنند. این زمینه شامل کاهش تنشهای جغرافیایی، بهویژه با چین است که احتمالاً از اشتهای سرمایهگذاران برای داراییهای پرریسک حمایت کرده است. این نوع دینامیک تقاضا برای دلار بهعنوان پناهگاه امن را کاهش میدهد، بهویژه زمانی که بازدههای خزانهداری ثابت بمانند یا کاهش یابند.
آنچه برای ما اکنون حائز اهمیت است این است که چگونه همه اینها به انتظارات نرخ بهره مربوط میشود. اندازهگیریهای بالاتر GDP معمولاً استدلال برای سختگیری سیاستها را تقویت میکند به دلیل پیامدهای تورمی بالقوه آنها. اما روند کنونی تورم – بهویژه در خدمات – پیچیده است. بازارها در تلاشند با این ایده کنار بیایند که هرچند رشد پایدار است، اما بیش از حد داغ نشده است. این دلیل است که طلا تحت فشار زیادی نیست، هرچند قیمتها افزایش مییابند. هزینه فرصت نگهداری داراییهای غیر-سودده، مانند طلا، هنوز افزایش نیافته است، زیرا اوج نرخهای بهره بهنظر دور از دسترس میآید.
در حال حاضر، ما با محیط نرخ بهرهای سروکار داریم که عمدتاً در آن قیمتگذاری شده است. این به این معنی است که ابزارهای حساس به نرخهای کوتاهمدت احتمالاً تا زمانی که دادههای قویتر یا سیگنالهای بانک مرکزی تغییرات روایی ایجاد نکنند، در یک محدوده باقی خواهند ماند. معاملهگرانی که خود را بر اساس امید به تغییر در مواضع بانک مرکزی تنظیم میکنند ممکن است خود را جلوتر از منحنی قرار دهند.
این هفته، و احتمالاً به هفته آینده، نوسانات قیمت ممکن است تنها از ارقام سرخطهای PMIs یا GDP ناشی نشود. بلکه توجه باید بر روی اجزا – قیمتهای پرداختی، روندهای اشتغال و اینکه این نتایج چگونه بر انتظارات نرخ تأثیر میگذارد، متمرکز شود. برای ما، مشاهده حرکات نسبی در داراییهای کالایی، شاخص دلار و منحنیهای بازده راهنمایی شفافتر از شاخصهای کلی ارائه میدهد.
با توجه به این تغییرات، هوشیار بودن نسبت به تعادل دقیق بین سیگنالهای تورم و شرایط رشد کلیدی است. بازارها دیگر به نقاط دادهای منفرد پاسخ نمیدهند؛ بلکه بر اساس اینکه خوشهای از شاخصها چگونه در تضاد یا تأیید یکدیگرند، تجدیدنظر میکنند. زمانی که ما مواجههها را تنظیم میکنیم، این باید مشروط بر این باشد که کدام عناصر تورم در ماندگاری بیشتری ثابت میمانند.
مواجههها باید به سمت تفاضلات نرخ و داراییهای مرتبط با تورم متمایل شود، با توجه نزدیک به نوسانات ضمنی در سراسر شاخصها و تغییرات همبستگی در داراییهای کلان. دیگر صحبت از خواندن خط بالایی نیست – این اجزا هستند که در راندن سمت و سو بار سنگینی را به دوش میکشند.
اکانت زنده VT Markets خود را ایجاد کنید و حالا شروع به تجارت کنید.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید