گلدمن ساکس پیشبینی میکند که حجم صادرات چین در سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ به میزان ۵ درصد کاهش یابد. این انتظار به دلیل افزایش تعرفههای ایالات متحده و بدتر شدن روابط تجاری است.
تحلیلگران این بانک بر این باورند که دستیابی به توافق در آینده نزدیک بعید به نظر میرسد و افزایش تعرفههای ایالات متحده تأثیر زیادی بر صادرات چین خواهد گذاشت. برخی تسکین ممکن است از تجارت مجدداً مسیریابیشده از طریق جنوب شرق آسیا حاصل شود.
علاوه بر این، گلدمن پیشبینی میکند که میزان مازاد تجارت کالاهای چین کمی کاهش خواهد یافت. انتظار میرود که این مازاد به ۳.۷ درصد از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۵ کاهش یابد، که از ۴.۰ درصد در سال ۲۰۲۴ پایینتر است.
این تحلیل یک تغییر نزولی در شتاب تجاری چین را در دو سال آینده پیشبینی میکند که عمدتاً به دلیل کشمکشهای سیاسی فزاینده پیرامون تعرفهها و تمایلات حمایتگرایانه در خارج از کشور است. وقتی که این موضوع به تحرکات دلار و ارزهای آسیایی مرتبط شود، به تدریج یک پنجره نسبتاً محدود برای استراتژیهای کلان در کوتاهمدت و میانمدت که قبلاً به ارقام قوی صادرات چین استناد داشتند، شکل میگیرد.
انتظار گلدمن از یک انقباض پایدار – ۵ درصد در حجم صادرات برای هر یک از سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۲۶ – تنها به نرمی چرخهای مبتنی نیست. آنچه که آنها مورد تأکید قرار میدهند، بیشتر پایدار است: بازتابی از اینکه شرکای تجاری چگونه زنجیرههای تأمین خود را دوباره کالیبره میکنند و احتمالاً وابستگی به کالاهای با مبدا چین را کاهش میدهند. به نظر ما، این یک اختلال لحظهای نیست، بلکه یک تغییر ساختاری است که ممکن است فراتر از زمانبندی پیشبینیشده ادامه یابد.
کاهش پیشبینیشده در مازاد تجارت کالاهای چین – از ۴.۰ درصد از تولید ناخالص داخلی در ۲۰۲۴ به ۳.۷ درصد در ۲۰۲۵ – به ظاهر کوچک به نظر میرسد، اما چنین تعدیلهایی به بازارهای ارزی و انتظارات بازدهی سرایت میکند. هر کسی که به ابزارهای مشتقه نرخ بهره با تاریخهای متوسط نگاه میکند یا اگزوزهای مصنوعی به تمایلات تجارت چین را مورد سنجش قرار میدهد باید به این موضوع بیشتر توجه کند. این مازاد کاهشیافته، سطوح حمایت یوان را تضعیف میکند و عدم تقارن در قیمتگذاریهای آینده را ایجاد میکند، به ویژه زمانی که در کنار اختلافات سیاستهای جاری بین پکن و واشنگتن در نظر گرفته شود.
آنچه که همچنین در این تغییر نهفته است، از دست دادن قابلیت اعتماد در صادرات سرخطی به عنوان معیاری برای قدرت اقتصادی گستردهتر است. این میتواند جذابیت برخی از معاملات اعتباری متمرکز بر آسیا را تضعیف کند که فرض کرده بودند یک بخش صادرات پایدار وجود دارد. مشتقات مرتبط با سهام منطقهای ممکن است جهتگیری کاهشی داشته باشند اگر مصرف داخلی نتواند فرصتهای تجاری را پوشش دهد.
از طرف ما، این موضوع فرصتهای بیشتری در ساختارهای اسپرد بجای شرطهای جهتدار به همراه دارد. به ویژه زمانی که جریانهای تجاری مجدداً مسیریابی شده به جنوب شرق آسیا شروع به تأثیر بر گزارشهای رسمی میکنند. ما باید فاصلههای بین ارقام رسمی و دادههای واقعی بارگیری را زیر نظر داشته باشیم و به دنبال ناهماهنگیهایی باشیم که میتواند تغییرات بزرگتری را نشان دهد.
با این حال، برآورد تغییرات همبستگی – به ویژه بین اقتصادهای صادرکننده کالا در بلوک آسهان و چین – میتواند به بازنگری در استراتژیها برای فصل آینده کمک کند. نوسان نرخ بهره به دست آمده از ماکروهای چین در حال تغییر است و اگزوزهای موجود باید با در نظر گرفتن این فاصله تجاری کاهشیافته مورد بازنگری قرار گیرند. نه همه چیز همزمان حرکت میکند و کاهش همبستگی میتواند هدفگیری بهتری ارائه دهد.
ضعف در قدرت صادرات به کاهش تقاضای صنعتی منجر میشود و این موضوع در دادههای لجستیکی و مصرف فلزات منعکس خواهد شد پیش از آنکه در ارقام رسمی به چاپ برسد. مشاهده جریانهای سفارش فولاد یا مس از طریق مسیرهای کشتیرانی منطقهای میتواند نشانههای اولیهای از استحکام تجارت یا افول آن ارائه دهد.
اکنون تجارت را شروع کنید – برای ایجاد حساب VT Markets زنده خود اینجا
را کلیک کنید